معرفی اجمالی
جونگ بائو با کیسه برنج به خانه برگشت و خواست همسرش را صدا کند تا کیسه سنگین برنج را از او بگیرد که دید همسرش خوابیده است. در خواب چهره جانگ یون یینگ، معصوم و دوست داشتنی نشان می داد. این را بارها جونگ بائو احساس کرده بود و شاید برای همین بود که وقتی می دید همسرش خواب است تمام سعی اش را می کرد بی سر و صدا در خانه رفت و آمد کند که همسرش بیدار نشود. حالا هم که با کیسه ای از برنج که دستمزد کار روزانه اش در مزرعه بود از راه رسیده و خسته بود، دیدن چهره معصوم و دوست داشتنی همسرش در خواب سنگین، خستگی راه را از تن جونگ بائو بیرون کرد و او خواست همین طور بالای سر همسرش بماند و نفس کشیدن منظم و آرامش در