کتاب تیم سازی و ارتقاء عملکرد تیمی با استفاده از خلق و خوی و MBTI اثر سوزان ناش انتشارات دیبادخت

این کتاب به بررسی ساخت تیم و انجام کار گروهی که مسئله بسیار مهمی است، می‌پردازد. جودی، در حرفه‌ خودش اغلب با تیم‌هایی مواجه می‌شد که دچار تزلزل می‌شدند یا حتی شکست می‌خوردند، یا ویژگی‌های شخصیتی افراد در آن تیم در تعارض بود و یا به این ویژگی‌ها توجه خاصی نمی‌ شد، یا سیستم‌هایی که با آنها کار می‌کردند در دسترس نبود، یا همه این ها. به صورت کلی، «مدیریت کارکرد تیم» نشان می‌دهد که چگونه می‌توان تحلیل رفتار شخصی یک فرد را در راستای ارتقاء کارکرد وی برای بهبود کارایی تیم به کار برد. سوزان ناش، با استفاده از نظریه‌های شخصیت شناسی که به خوبی بررسی شده اند، آزمون شخصیت مایرز-بریگز (MBTI) و روش منحصر به فرد خودش برای بررسی کارکرد یک تیم، تفاوت بین تیم‌هایی که به خوبی عمل می‌کنند و تیم‌هایی که کارکرد خوبی ندارند را نشان می‌دهد. او متوجه شد که تیم‌هایی با کارکرد بالا، از افرادی با ویژگی‌های یکسان و متعادل تشکیل شده اند. او این دو تکنیک تکمیلی را به کار برد تا نشان دهد چگونه نقاط قوت، چالش‌ها و راه حل‌های مورد نظر برای مشکلات کشف نشده را تشخیص دهیم. باب در کتاب «ادهوکراسی: قدرت تغییر» استدلال می‌کند که سازمان‌های مختلف، شامل تیم‌هایی از اشکال و اندازه‌های مختلف هستند و گام برداشتن به سمت آینده را به وجود می‌آورند. دلیل این امر آن است که در دنیای امروز مسائل به ندرت متناسب با بوروکراسی طبیعی پیش می‌روند، مگر اینکه بوروکراسی متداول بتواند خود را برای رو به رو شدن با نیازها تغییر دهد. برای مثال در ارتباط با این موضوع می‌توان به اویل دهه‌ 1980 و ایجاد تغییر در شرکت فورد موتور اشاره کرد که این تغییر مستقیماً به شرکت تیم تاروس مرتبط است و یک تیم بزرگ تلاش کردند همه‌ی طبقات سازمان قراردادی فورد را از بین ببرند. در مقیاس کوچکتر می‌توان عنوان نمود که تیم‌ها نقش اصلی را برای نوآوری در برخی از سازمان‌های موفق بازی می‌کنند. در کمپانی 3M، زمانی که دو نفر با سوابق مختلف از بخش‌های مختلف سازمان به هم می‌پیوندند تا اساس یک تیم را تشکیل دهند، محصولی را ایجاد می‌کنند که شرکت را تغییر خواهد داد.