کتاب راک اند رول اثر تام استوپارد نشر وزان

مَکس و یَنْ استاد و شاگردی هستند که در کمبریج و پراگ از هم درس تاریخ و زندگی و کمونیسم و کاپیتالیسم می‌آموزند. مَکس متولد اکتبر 1917 است و به اندازه‌ی خودِ انقلاب کبیر روسیه سن دارد. اما هر روز و هر لحظه بیشتر از قبل شاهد فروپاشی ایدئال‌هایش است. مثلاً وقتی روسیه در هر مقطعی از تاریخ سعی می‌کند با وارد کردن تانک‌هایش به کشورهای همجوار نگذارد آن کشور به دام «لیبرالیسم» غربی بیفتد، مکس باید راهی برای توجیه این رفتار پیدا کند. یَن اما بزرگ شده‌ی ماه می 1968 است و علایقش فرق دارد. او عاشق موسیقی راک‌ اَند رول هست. کلی آلبوم موسیقی دارد و بهشان عشق می‌ورزد. تحمل ندارد ببیند گروه‌های راک در کشورش ممیزی می‌شوند و اجازه‌ی کنسرتشان مدام لغو. او در دورانی زیست می‌کند که واسلاو هاول در چِک مشغول نبرد مداوم با دولت است. نبردی که هر کسی به نوبه‌‌ی خودش باید بهایش را پرداخت کند. اما «تاریخ» همیشه به حرکت خودش ادامه می‌دهد: مکس می‌فهمد انقلاب کمونیستی مورد نظرش شکست خورده ولی همچنان خود را عضو حزب کمونیست می‌داند. یَن می‌فهمد با همکاری کردن در دوره‌ای با پلیس مخفی و بعد عدم همکاری با آن، دست به چه اشتباه‌هایی درباره‌ی زندگی خودش و اطرافیانش زده است. در نهایت کمونیست فرو می‌پاشد و جایش چه چیزی می‌نشیند؟ عوض تانک در خیابان حالا کنسرت‌های راک اَند رول برگزار می‌شود؟ آیا راکی که امروز اجرا می‌شود یک فعالیت تجاری است یا همچنان همان اعتراض به ساختارهای اجتماعی و قدرت؟ این شکستی است که مکس و یَن هر دو در انتهای داستان و «انتهای تاریخ» با آن مواجه می‌شوند.