معرفی اجمالی
مروری بر کتاب «و توی دروازه» اثر عباس سعیدی
کتاب «و توی دروازه» رمانی جذاب و متفاوت برای نوجوانان است که با زبانی طنز و داستانی جذاب، برشی از دوران دفاع مقدس را روایت میکند.
داستان کتاب «و توی دروازه»
این رمان داستانی صمیمی و خواندنی از ماجراهای پسری است که به جبهه میرود. برخلاف انتظارات اولیه، او نه تنها به شیطنت نمیپردازد بلکه به خاطر شرایط جنگی، فرصت چنین کاری هم نمییابد. از همان ابتدای ورودش به جبهه، جنگ چهره واقعی خود را نمایان میسازد. جنگی نابرابر میان اهالی یک روستا و سربازان بعثی، داستانی پر از هیجان و تنش را رقم میزند.
ویژگیهای خاص «و توی دروازه»
- ترکیب تلخیهای جنگ با روایت شیرین و جذاب
- مناسب برای نوجوانانی که ممکن است جنگ را جدی ندانند
- داستانی متفاوت در ژانر دفاع مقدس که تاریخ را با یک لحن طنزآلود معرفی میکند
تجربه خواندن «و توی دروازه»
کتاب «و توی دروازه» به خوبی احساسات پیچیده روزهای جنگ را به تصویر میکشد و در عین حال نثر جذاب و لحن شیرین آن باعث میشود روند داستانی به راحتی برای خواننده قابل هضم باشد. این رمان نه تنها برای نوجوانان مناسب است بلکه برای تمام علاقمندان به داستانهای طنز و جذاب نیز خواندنی است.
مشخصات
شابک: | 978-964-973-598-6 |
---|---|
ناشر: | انتشارات کتاب جمکران |
قطع: | رقعی |
نوع جلد: | نرم مقوایی |
تعداد صفحه: | 180 |
وزن: | 205 گرم |
سایر توضیحات: | کریم بغض ناخواندهاش را قورت داد، یقۀ دشداشهاش را مرتب کرد، آستینهایش را پایین آورد، صدایش را صاف کرد و در نهایت گفت: «من کریمم. من خلیلم. من غلامم. من عدنانم. من عبدالزهرام. من زائرم. من رمضانم. من خلفم. من عیسام. من حبیبم. من جمعهام. من جلیلم. من سمیرهام. من سعیدهام. من ناصرم. من علیام. من نظامم. من قاسمم. من فوزیهام. من عباسم. من عزیزم. من دینارم. من کاظمم. من یاراللّهام. من موسام. آقا! من همۀ جوونهای ابوحمیظه هستم…» یوسف کریم را بغل کرد. جای خالی گوشش در چند سانتی متری چشم خلیل بود… |