معرفی اجمالی
معرفی کتاب تاریخ مشروطه ایران اثر احمد کسروی
کتاب تاریخ مشروطه ایران، نوشتهٔ احمد کسروی است که در سال 1319 خورشیدی به انتشار رسید. این اثر به عنوان یکی از منابع مهم و معتبر در زمینهٔ تاریخ معاصر ایران و جنبش مشروطهٔ آن به شمار میرود.
محتوای کتاب تاریخ مشروطه ایران
کتاب تاریخ مشروطه ایران به وقایع و رویدادهای مهم میان سالهای 1284 تا 1288 هجری شمسی (شکست استبداد صغیر و فتح تهران) میپردازد. احمد کسروی با مشاهدهٔ مستقیم محاصرهٔ تبریز و تعامل با برخی از سران مشروطهٔ آذربایجان، سعی کرده تا تجربیات و مشاهدات خود را با دقت ثبت کند و از حدس و گمان پرهیز نماید.
موضوعات کلیدی در کتاب تاریخ مشروطه ایران
- آنالیز ناکامیهای جنبش مشروطه
- معرفی قهرمانان اصلی جنبش
- پیشگیری از نسبت دادن این جنبش به بیگانگان
- یادآوری تلاشهای افرادی که در آینده نادیده گرفته شدند
- تأکید بر اهمیت نگارش تاریخ معاصر به دست خود ایرانیان
منابع و شواهد در کتاب تاریخ مشروطه ایران
کسروی در نوشتن این اثر از منابع متنوعی همچون کتاب «تاریخ بیداری ایرانیان» و «کتاب آبی» استفاده کرده است. این نویسنده همچنین تلاش کرده از یادداشتهای دستاول خصوصی، گزارشها، اعلامیهها و دیگر اسناد و مدارک معتبر در نوشتههای خود بهره برده و این اطلاعات را در پاورقیها ذکر نماید.
تصاویر و دلایل نگارش در کتاب تاریخ مشروطه ایران
یکی از ویژگیهای بارز این کتاب، وجود تصاویر فراوانی است که با توجه به امکانات آن زمان، اقدامی ارزشمند بهشمار میرود. احمد کسروی در ابتدای کتاب دلایل و انگیزههای خود از نگارش این اثر را در شش مورد بیان کرده است.
نویسنده: | احمد کسروی |
---|---|
ناشر: | انتشارات پر |
شابک: | 9786008137306 |
موضوع: | تاریخ ایران |
قطع: | رقعی |
نوع جلد: | شومیز |
زبان نوشتار: | فارسی |
چاپ شده در: | ایران |
تعداد صفحه: | 800 |
سایر توضیحات: | بخشهایی از کتاب تاریخ مشروطه ایران «از روزیکه جنبش مشروطهخواهی در ایران آغاز گردید، محمدعلیمیرزا که آنزمان ولیعهد میبود روی دشمنی نشان داد. زیرا از آغاز زندگانی با فرمانروایی خودکامانه بار آمده و همیشه مردم را زیر دست خود دیده بود، و اینبار دشوار میافتاد که مردم سری افرازند، و در برابر او ایستاده سخن از کشور و کارهای آنرانند، و خود کسی نمیبود که معنی مشروطه یا سررشته داری توده را نیک بداند و از سودهای آن آگاه باشد، و بهنام دلبستگی بهکشور و نیرومندی آن از هوسهای خود چشم پوشد. یک مرد کوتاهاندیشی بیش نمیبود. از سوی دیگر روسیان که در دربار ولیعهدی دست میداشتند رشته اندیشه و سُهشهای این در دست آنان میبود، که بهدستیاری شاپشال او را بههر راهی میگردانیدند، و چون دولت روس با جنبش توده، چه در کشور خود و چه در ایران، سخت دشمن میبود، از اینرو، در اینهنگام محمدعلیمیرزا را بهخود نگذارده دشمنیاش را با مشروطه بیشتر میگردانیدند. بهویژه پس از آنکه پیمان 1907 را با انگلیس بستند و خود را دردست درازی بهشمال ایران آزاد دانستند، که چون جنبش توده را یک سنگی در پیش پای خود میپنداشتند بهبرداشتن آن میکوشیدند. گذشته از اینها محمدعلیمیرزا بهکیش شیعی و بهکارهای بیمعنای آن، از روضه خوانی، و زیارت عاشورا و شمع بهمسجدها بردن و مانند اینها، دلبستگی بسیاری میداشت و زنش ملک در اینباره از او کمتر نمیبود، و همیشه کسانی از ملایان رویه کار بدربار و اندرون راه میداشتند، و چون پس از چند ماهی از آغاز مشروطه، ملایان از آنرو گردانیدند و جدایی میانه کیش و مشروطه افتاد، این انگیزه دیگری بهدشمنی محمدعلیمیرزا گردید. باری محمدعلیمیرزا از گام نخست با مشروطه بدخواهی مینمود و میکوشید، و چه هنگامیکه در تبریز میبود و چه پس از آنکه بهتهران آمد، هر چند زمان یکبار نقشهای برای برانداختن مجلس میکشید، و چنانکه یکایک نوشتهایم در هر باره آزادیخواهان تبریز را در برابر خود میدید. بازپسین نقشه او شورش استرداران و داستان میدان توپخانه بود که باز آزادیخواهان تبریز با یک شاهکاری از میدان بیرونش کردند. پس از آن محمدعلیمیرزا تا دیر زمانی، بهخاموشی گراییده با مجلس رویهکاری (ظاهرسازی)هایی میکرد، و میتوان گفت که از برانداختن مجلس نومید گردیده دیگر نقشهای را دنبال نمیکرد. لیکن، پیشآمدهایی که یکی از آنها داستان بمباندازی و دیگری بدزبانیهای مساوات و دیگر روزنامهها بود دوباره او را بهتکان آورده بار دیگر بهاندیشه برانداختن مجلس انداخت. بهویژه که در این هنگام روسیان پاپیش گزارده چنین کاری را خواستار میبودند.» |